- پاک مهر
- آنکه دوستی او آمیخته بغرض نباشد صفی صفیه
معنی پاک مهر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاک نژاد، پاکزاده پاک گوهر
روی پاک چهره پاک چهرنیک، دارای چهره پاک
پاکیزه گهر، پاک نژاد، پاک زاده، نجیب، اصیل
زیبا، خوش صورت، پاکیزه رو، دارای چهرۀ پاک و روشن
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
ماه محبت، مرکب از ماه + مهر (محبت یا خورشید)، نام پدر ماهیار در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
ضد زهر
فادزهر پازهر تریاق تریاک بادزهر نوشدارو. یا پادزهر معدنی. سنگی است معدنی که برای دفع سم بکار رود. یا پادزهر حیوانی. سنگی است که در شکنبه بز کوهی پیدا شود گاو زهره گاوسنگ
مانند پاکان همچون طاهران مقابل نا پاک وار
آنکه نظری پاک دارد نظر پاک
پاک فطرت پاک جبلت پاک اندیشه
آنکه مغز و اندیشه پاک و درست دارد پاک اندیشه پاکرای زیرک تیز هوش تیز ویر
مرد پاک صالح مقابل ناپاکمرد
پاک گوهری
پاک نژاد پاک اصل اصیل پاکزاد حلال زاده نجیب خالص نسب پاک گهر
پاک اندیشه پاکرای
آنکه سیرنهای پاک دارد آنکه سیرتهای پسندیده دارد
آنکه ذهنی پاک دارد
سابق در محبت: چرا پیشکین خواند او را سپهر که هست از چنان خسروان پیش مهر. (نظامی)
آنکه سیرت های خوب و پسندیده دارد
پاک رای، پاک اندیشه، پاکیزه مغز، زیرک، هوشیار
پادزهر، هر دارویی که برای دفع سم به کار برود، ضدزهر، تریاق
پاک سرشت، پاک نهاد
پاک رای، پاک اندیشه
پاک درون پاک باطن پاک سریرت
مهربان، با محبت
پر محبت